خانوم اجازه؟؟!!

ساخت وبلاگ

خانوم...اردوی مدرسمون کنسل شد.ترسیدن ما هم بمیریم.ینی وقتی همه محصلا داشتن میرفتن که بخوابن ما بیدار می شدیم کورمال کورمال خشتکمونو کشیدیم رو کلمون و عینکمون رو با پایین پیرهن تمیز کردیم که برسیم به مدرسه و از لابه لای ملات و گونی سیمان برسیم به کلاس درس!حالا مدیر آموزش پرورش و اونایی که ازمون می پرسیدن:ببینم تژدید شدی؟شهریور اومدی آخه! دارن به چشمای پف کردمون می خندن.[لختی بخند که خنده ی گل زیباست]

خانوم...الان مودم همسایه رو قرض گرفتم اومدم سایت دیجی کالا رو رفرش می کنم آه سوزناک میکشم!

خانوم...فردا فاینال زبان دارم.TRUNKینی چی؟

خانوم...لازانیام شبیه ماهی قزل آلا سر خورد و اهالی با نون خوردنش![ترشی که هیچی...می گندم!!]

خانوم...من یه شوهر پولدار میخوام که بتونم به هرکی دلم خواست کمک کنم[در این حد نگاه ابزاری!]

خانوم...یارو میگه تایم درس خوندن 90 دقیقه ست!وقت تلف شده واسش حساب نکرد فقط!

خانوم...قیافه ام شبیه احمق هاست مگه؟!![اشاره به یه سری مسائل لفافلی!]

خانوم...گرمه!پیشنهادی؟توصیه ای؟

خانوم...سوریه شکایت کرده چرا زنامون روسری پوشیدن![حامیان حججی و همراهان خیره به دوربین]

خانوم...باید زنگ بزنم دفتر مجله به سردبیر فحش بدم.فحش اهالی ادب چی داری؟

خانوم...کتابامو کی از پشت جلد کنه؟[با بیسکوییت مادر عکس بگیرم بفرستم زشت نیست یکم؟]

خانوم...من بویاییم ضعیفه.تازه دی ماه بوی مهر رو حس می کنم![جشن درختچه ها میخوام خو!]

خانوم...نود داره...!میدونی که چی میگم؟

صبح که از خواب پا میشم......
ما را در سایت صبح که از خواب پا میشم... دنبال می کنید

برچسب : خانوم,اجازه؟؟, نویسنده : 6crisp6 بازدید : 138 تاريخ : شنبه 25 شهريور 1396 ساعت: 13:11