خانوم...اردوی مدرسمون کنسل شد.ترسیدن ما هم بمیریم.ینی وقتی همه محصلا داشتن میرفتن که بخوابن ما بیدار می شدیم کورمال کورمال خشتکمونو کشیدیم رو کلمون و عینکمون رو با پایین پیرهن تمیز کردیم که برسیم به مدرسه و از لابه لای ملات و گونی سیمان برسیم به کلاس درس!حالا مدیر آموزش پرورش و اونایی که ازمون می پرسیدن:ببینم تژدید شدی؟شهریور اومدی آخه! دارن به چشمای پف کردمون می خندن.[لختی بخند که خنده ی گل زیباست]
خانوم...الان مودم همسایه رو قرض گرفتم اومدم سایت دیجی کالا رو رفرش می کنم آه سوزناک میکشم!
خانوم...فردا فاینال زبان دارم.TRUNKینی چی؟
خانوم...لازانیام شبیه ماهی قزل آلا سر خورد و اهالی با نون خوردنش![ترشی که هیچی...می گندم!!]
خانوم...من یه شوهر پولدار میخوام که بتونم به هرکی دلم خواست کمک کنم[در این حد نگاه ابزاری!]
خانوم...یارو میگه تایم درس خوندن 90 دقیقه ست!وقت تلف شده واسش حساب نکرد فقط!
خانوم...قیافه ام شبیه احمق هاست مگه؟!![اشاره به یه سری مسائل لفافلی!]
خانوم...گرمه!پیشنهادی؟توصیه ای؟
خانوم...سوریه شکایت کرده چرا زنامون روسری پوشیدن![حامیان حججی و همراهان خیره به دوربین]
خانوم...باید زنگ بزنم دفتر مجله به سردبیر فحش بدم.فحش اهالی ادب چی داری؟
خانوم...کتابامو کی از پشت جلد کنه؟[با بیسکوییت مادر عکس بگیرم بفرستم زشت نیست یکم؟]
خانوم...من بویاییم ضعیفه.تازه دی ماه بوی مهر رو حس می کنم![جشن درختچه ها میخوام خو!]
خانوم...نود داره...!میدونی که چی میگم؟