این کتاب خوان ها

ساخت وبلاگ

این باغ کتاب هست که همه را دیوانه کرده!اردیبهشت ماه رفته بودیم یک همایش مسخره ای در کتابخانه ملی.از کنارش ردمی شدیم و پری علت اینهمه پله را جویا می شد.من هم نوچ نوچ میکردم و از خرج های اضافی این پایتخت نشین ها گله می کردم.

الان یک ماه است که داریم خودمان را سرزنش می کنیم که نمی دانستیم عجب جواهری پیش رویمان بوده.

.....

ابن کتابسرای سبز هست ها.قبل از اینکه ماهلک هلک برویم تهران و خودمان را توی مترو آویزان کنیم تا از نیاوران برسیم شهرآفتاب،از ادبیات ایران و جهان فقط شازده کوچولو را داشت.

الان دو ماهی می شودکه هی می رویم تویش تاب می خوریم و تمام عنوان کتاب هایی را که از نمایشگاه خرکش کردیم اینجا را زیارت می کنیم.

.......

این سجاد هست که الان شبیه صاحب نشر افق راه می رود.همیشه تنها کارش آوردن کتاب های گام به گام از قفسه های بالایی در مواقع خاص سال برای مشتری ها بود.با چشم های زاغش مدام پی ما راه می افتاد و نمی گذاشت دو دقیقه روی کتاب ها تمرکز کنیم.

الان ازهمان وقتی که کتابسرا شبیه شهرکتاب شده،راه میرود و همه را زخمی می کند!آشغال!:/(این قسمتش خیلی حرص داشت)

صبح که از خواب پا میشم......
ما را در سایت صبح که از خواب پا میشم... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6crisp6 بازدید : 103 تاريخ : سه شنبه 3 مرداد 1396 ساعت: 23:59